خلاصه داستان : زنی که دانشجوی ممتاز بوده، از شغل فعلی اش استعفا می دهد و به جایی باز می گردد که قبلا احساس خوشحالی می کرده است. او به منطقه دوران کودکی اش می رود و شغلی بعنوان یک غریق نجات بدست می آورد و رابطه ای خطرناک با یک نوجوان افسرده آغاز می کند...

خلاصه داستان : داستان فیلم درمورد یک زن و شوهر است که می خواهند زندگی خود را تغییر دهند برای همین به یک سفر می روند که در آن سفر حوادث و اتفاقات خنده دار زیادی رخ می دهند ولی داستان جایی اوج پیدا می کند که آنها دوست قدیمی خود را پیدا کرده و او نیز با انها همسفر می شود...

خلاصه داستان : در شب ازدواجش ، نویسنده‌ای موفق تمام طول کشور را طی میکند تا با عشق سابق خود ملاقات کند و اشتباهات خود را در رابطه‌ی قبلی جبران کند...

خلاصه داستان : ویل قرار است بزودی با جوانا ازدواج کند. مارنی ، خواهر ویل، پس از از دیدن عروس او را می شناسد. همان دختری که در دوران دبیرستان او را می شناخته و وی را انتخاب خوبی برای برادرش نمی داند. از طرفی مادر ویل نیز اختلافاتی با مادر جوانا دارد و آنها هرطور شده سعی دارند …

خلاصه داستان : ورونیکا مارس پس از گذشت سالها ، بار دیگر به خانه مادری اش باز می گردد تا به پرونده دوست قدیمی اش که روزگاری عاشقش بود رسیدگی کند اما...

خلاصه داستان : سه مادر پُرکار که هیچ قدردانی از زحماتشان نمی شود برای خلاص شدن از زندگی روزمره، تصمیم می گیرند خودشان را از قید و بندهای زندگی رها کرده و برای شاد بودن آزادی عمل بیشتری را در اختیار خود قرار دهند …

خلاصه داستان : داستان درباره فردی است که همیشه در رابطه عشقی خود بد شانسی می آورد و هیچگاه نمیتواند همسر دلخواهد خود را انتخاب و به او برسد. تا اینکه در یک سفر به ایتالیا در شهر رم ، یک اتفاق عجیب می افتد که منجر به تغییر زندگی او میشود ...

خلاصه داستان : فیلم درباره زن جوانی به نام «امی» است که زندگی خوبی دارد. اما در کنار اینها او زنی پرکار و خسته است و روحیه ی خوبی ندارد. به همین دلیل او تصمیم می گیرد برای رهایی از مشغله های روزانه و استرس های کاری با دو تن از همکارانش به شادی و تفریح بپردازند اما نه از آن تفریحات معمولی بلکه شادی بی حد و مرز و …

خلاصه داستان : "درن گیلز" بورسیه کالج را از دست داده، جرات ندارد از دختر رویاهایش درخواست یک قرار بکند، و دیگر پول کافی برای یک ترم کالج را ندارد. اما به یکباره همه چیز تغییر می کند و...

خلاصه داستان : فیلم داستان زنی ثروتمند به نام میشل دارنل (ملیسا مک‌کارتی) را روایت می کند که پس از شکست های عظیمی که در عرصه تجارت متحمل شد و به زندان رفت، دیگر به تجارت نمی پردازد. اما اکنون کارهای دیگری هست که او مشغولشان می باشد...